مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
برگها سبب زيبايي هستند. برگ پوشش و زيبايي است. حجاب هم پوشش و زيبايي است. برهنگي زيبايي نيست. برهنگي زيبايي نيست. برهنگي تمدّن نيست. اگر برهنگي تمدّن بود، خوب حيوانهاي برهنهاي هم مثلاً الاغ، اسب، قاطر، برهنگي زيبايي نيست. پوشش زيبايي است. طاووس زيبا است. پوشش زيبا است. اصلاً به اينكه ريش ميگويند، ميدانيد ريش يعني چه؟ ريش يعني زينت. به ريش ميگويند: ريش، ريش در لغت يعني زينت. لباس زينت است. برگ لباس درخت است و به درخت زينت ميدهد. برهنگي زينت نيست. همانطور كه درختهاي بيبرگ قشنگ نيستند. 14- درخت آب آلوده ميگيرد، گل ميدهد. آب كثيف پاي درخت ميرود. آب گِل پاي درخت ميرود. اما آن گُل ميدهد. انسان هم بايد اينطور باشد. حرفهاي بد را بشنود، «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) افراد نااهل وقتي به اينها خطاب ميكنند، «قالُوا سَلاماً» يا سلام ميكنند يا با مسالمت از كنارش ميگذرند. «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» (فرقان/72) حضرت آدم دو تا بچه داشت، هابيل و قابيل. يكي گفت: ميكشمت! گفت: تو هم من را بكشي، من به تو دستدرازي نميكنم. برادر بايد با برادر اينطور باشد. « لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني» (مائده/28) عربيهايي كه ميخوانم قرآن است. گفت: اگر دست دراز كني من را بكشي، «ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَك» (مائده/28) من دست دراز نميكنم تو را بكشم. ما اينطور نيستيم. ما اگر كسي گفت: احمق! ميگوييم: من احمقم! ننهات احمق است، بابات احمق است، جد و آبادت احمق است، اوه... بابا يك كلمه گفت. قورتش بده. «وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظ» (آل عمران/134) براي كجاست؟ اصلاً معناي عيد اين است كه برويم خانهي آنهايي كه به ما فحش دادند. اگر خانهي اينهايي كه دوستشان داريم برويم كه هنر نيست. خانهي دوستان مثل رانندگي در سرازيري است. رانندگي در سرازيري كه هنر نيست. هر بشكهاي هم در سرازيري بنز و «بيام و» است. ماشين خوب اين است كه در گردنهها بالا برود. آن كسي را كه دوست نداريم برويم ببينيم. «صِلْ مَنْ قَطَعَك» (بحار الانوار/ج16/ص98) حديث داريم ديدار كن با كسي كه او ديدن تو نيامده است. در سفرش با تو خداحافظي نكرده است. در عروسي دخترش و دامادي پسرش تو را دعوت نكرده است. قورتش بده. 15- هرچه ريشه عميقتر باشد درخت پايدارتر است. درخت روي پاي خودش ايستاده ما هم بايد روي پاي خودمان بايستيم. قرآن يك آيه دارد، ميگويد: «فَاسْتَوى عَلى سُوقِه» (فتح/29) درخت روي پاي خودش ايستاده است. آن روزي ما بايد جشن بگيريم كه ديگر گندم از خارج نخريم. هر روزي در هر تكنولوژي، در هر محصول و ميوهاي روي پا ايستاديم، آن روز، روز عيد ما است. «فَاسْتَوى عَلى سُوقِه» آيهي قرآن است. مثل درختي كه روي پاي خودش بايستد. نظرات شما عزیزان: |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |